وقتی یکی از دوستان از مشکل کمر سبزه اطلاع پیدا کرد ، بلافاصله او را به یک ماساژ درمانی خوب توصیه کرد و تصمیم گرفت درد را تحمل نکند و بلافاصله به جلسه رفت. این مرد مودبانه خواستار آن بود که او را لباست کند و بعد از آماده شدن ، خودش را صدا کرد. این دختر سعی کرد همه کارها را به سرعت انجام دهد ، اما درد در ناحیه پشت او هنوز احساس می کرد و با عجله ناکام ماند. او روی پشت خود دراز کشید و مرد شروع به کشش شانه های خود کرد و هشدار داد که نمی تواند آن را اداره کند ، که این یک مشکل بیش از حد بزرگ بود. به تدریج دستان خود را به سمت باسن پایین آورد ، آنها را به خوبی مخلوط کرد و یک ویبراتور بزرگ را بیرون کشید ، تصمیم گرفت آنها را روی ستون فقراتش بپیماید. به عبارت دقیق تر ، او بین عکس دختر و پسر در حال سکس پاهای خود به واژن لغزید ، به آنجا روی كلاه رفت ، روغن اضافه كرد و با انگشتان خود سوراخی كشید ، از او خواست كه پشتش را روشن كند. او را به لبه میز کشید ، نوک پستان ها را روی شانه اش پرتاب کرد ، شروع به افزایش سرعت کرد ، خرچنگ هایش را در حالت ایستاده قرار داد و شروع به تنفس سخت پشت سر کرد. او سرش را به لبهای پررنگ خود بلند کرد و با تقدیر خود یک شرح حال زیبا را برای آنها به جا گذاشت.