پزشک از دختر خواست قبل از معاینه نگران نباشد ، گفت که تا زمانی که تشخیص داده نشود و معاینه شود ، دلیلی برای ریختن اشک در مطب وی ندارد. او را مجبور به برهنه كردن كرد و به او كمك كرد تا در صندلي با پاهاي خود جدا شود. او یک سوراخ در انگشتانش احساس کرد و با یک آینه سوراخ را باز کرد و اطمینان داد که هیچ چیز تصاویرسکسی متحرک خفن جدی در مورد آن وجود ندارد. او کلیت خود را با روغن چرب کرد و متوجه شد که عوضی آن را می خواهد. بنابراین وعده داد که یاد خواهد گرفت که لعنتی کند و آن معالجه را مخفی نگه دارد. نوار چسبید و نوار چرمی خود را به درون آینه پرتاب کرد. او کلاه خود را لیسید و ابزار را خارج کرد و شروع به وارد کردن موز عمیق تر کرد. لعنتی سرطان ، بعد از آن در کنار میز و چربی کم نیست ، بلوند را به خوبی با واژن آغشته کرد تا مشت بکشد. او همچنان اشک را به طور تقریبی پاره کرد و در دهانش تمام شد.