زیبایی کمی مضحک از لباسی بود که خودش به تن داشت. فقط سینه بند که بر اندازه یک چکمه بزرگ سینه و زانوی مشکی تأکید دارد. با یک دست ، من یک صندلی را گرفتم و شروع به تعادل در یک پا کردم و دیگری بلند پشت من را بلند کردم ، آن را با کف دست خود نگه داشتم. دور صندلی رفتم و پای دیگرم را بلند کردم. او شروع کرد به نگاه دقیق به عکاس ، و او به او گفت که چه موقعیتی را برای گرفتن صادقانه ترین و شوم ترین عکس عکس سکسی دختر با اسب ها خواهد گرفت. اما عوضی بیشتر علاقه مند بود که به او نشان دهد که چه چیزی بدن او قادر است ، روی یک بازوی در یک صندلی ایستاده ، پاهایش را به قسمتهای جانبی پهن کرده است. او به او استراحت داد و دوباره او را با انعطاف پذیریش شگفت زده کرد. او روی شکم خود دراز کشید ، پایش را به پشت خود انداخت ، سپس در حالت ایستاده روی هر دو دست ایستاد و شروع به چرخش پاها در هوا کرد و کلاه خود را اذیت کرد ، تا اینکه قدرت خود را از دست داد و دختر به سمت پل فرو رفت.