پسران دختر را در توالت لعنتی ، تصمیم به تکرار شاهکار خود گرفتند و در شب به شکار مسیحی رفتند. ما به تماشای مرغهای زیبایی که می گذردیم نگاه می کردیم و فکر می کردیم با آنها چه کسی تماس خواهد گرفت. دیمون زیبایی را متوقف کرد و متوجه شد که او به همان اندازه سرد است ، بنابراین آنها یک فنجان قهوه داغ به او پیشنهاد کردند و جوجه موافقت کرد که مقداری از وقت خود عکس سکسی دختران عرب را به آنها اختصاص دهد. تاناتا با لبخند خاصی لبخند زد ، مخصوصاً وقتی از وی خواسته شد سینه های خود را در سالن نشان دهد. او کمی خجالت کشید ، نگاهی به اطراف انداخت و پیراهن خود را باز کرد و سینه بند را پایین آورد و با نوک سینه های آنها را اذیت کرد. او نوک سینه ها را به او داد و اهالی روستا برای پول جنسی خود را ارائه دادند و بلافاصله صورتحساب را به دستان خود تحویل داد. او هنگام حرکت به سمت توالت ، با آنها در داخل کابین ، الاغ خود را نشانه گرفت و با بستن درب توالت ، مشتاقانه دو سکته مغزی را به هم زد. او به یک سرطان در بالای مخزن تبدیل شد و هرکدام او را تکان می دادند و مجبور می شدند روی صورت خود بنشینند.