با تهیه یک شام شمع گوساله با یک بطری شراب ، آن مرد امیدوار بود که عاقبت جالبی از آن داشته باشد. اما او فقط نمی خواست لعنتی ، سعی کند توضیح دهد که علاقه ای ندارد. آن مرد قوی ناگهان شلاق را گرفت ، چندین بار در هوا به آن اصابت کرد و مجبور شد که سوار شود. بلافاصله او چنان افسرده شد كه نتوانست به او اعتراض كند ، و او دستورات بيشتر و بيشتري داد ، بدن خود را مطيع خواست خود قرار داد. پشت سرش را گره زد و مجبور شد تا خروس را دم کند تا این که تقدیر را در دهانش بدست آورد. دستبند زد و به او دستور داد كه کفها را تمیز كند ، بر روی زانوان خزید و او به پشت آمد و یك چوب لاستیك را روی الاغ خود قرار داد. او در یک صندلی نشست و شروع به واکس زدن شدید کرد ، و عکس های دختران سکسی هنگامی که چشم بسته بود ، از دوستی خواست تا به او کمک کند که یک عوضی را با او در میان بگذارد. آنها میخک های او را روی بدن او گذاشتند و با شلاق شروع به شلاق زدند. سپس او را در معرض سرطان قرار دادند و یک دوست با خوشحالی او را به سمت این موضوع کشاند. او مرا با برق و سوزن مجازات کرد و وقتی که راضی شدم ، شخصاً به دهانم رسیدم.